ابزار رایگان وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن


میرزا بنویسان

شور بختانه مدتی است که سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی دچار درجازدگی و گاها برگشتن به عقب شده است.ساخت و تولید سریالهای طنز کلیشه ای وفیلمهای سینمایی گیشه ای که چند سالی است بر سینمای ما سایه افکنده،زمینه ساز زوال و نابودی این صنعت عظیم ملی را سبب شده.

اما بزرگترین حادثه نامیمون چند سال اخیر وجود کلیشه در سینما و سیما ملی است.درست بعد از ساخت (بچه های آسمان)ساخته مجید مجیدی بود که نگاه دنیا به سینمای ایران عوض شد.استقبال از این فیلم در دنیا تا به آنجا پیش رفت که ژاپن هم اقدام به ساخت کپی این فیلم کرد.اما متاسفانه نتوانسیم روند رو به رشد را ادامه دهیم و رسیدیم به نقطه ای که امروز به جرات میتوان گفت که فیلمی قابل دیدن نداریم!

اما واقعه به همین جا ختم نشد،ظهور عده ای کارگردان وطن فروش که فقط برای خودشیرینی،شروع به سیاهنمایی از جامعه متعال ایرانی و اسلامی کردند ودر جشنواره های سیاسی جایزه گرفتند.از طرفی رواج فیلمهای آبکی که نه ابتدا و نه انتهای مشخصی دارد باعث اشباع بازار فیلم ودلزدگی مخاطبین شد.

استکبار هم که فرصت را مغتنم شمرده بود سیل آثار خود را روانه ایران کرد و افکار خبیث خود را در وجود مخاطبین خاصه جوانان نهادینه کرد.

 

از طرفی کارگردانان سیما هم دست بکار شدند و با ساخت طنزهای سراسر لودگی مخاطبین را به سمت ماهواره سوق دادند.اما باز هم این پایان کار نبود،ماورای این کاستی ها تبدیل شدن بازیگران به الگو برای جامعه ایرانی بود.بر سر زبان افتادن تکیه کلامهای آنها،مانکن شدن عده ای از بازیگران،و در نهایت وضعیت فعلی....

تاکی باید پیرمردی بیسواد را از گوشه خیابان جمع کنیم و بعنوان الگو مطرح کنیم.تا کی باید قالبهای مذهبی وصله ای ناجور تلقی شوند.تا کی باید مخاطب طنزهای آبکی باشیم...

برآیند اتفاقات سینمایی ایران،اضمحلال آن را نوید می د هد کما اینکه این رخداد شوم  سالها قبل واقع شده است.


[ پنج شنبه 90/4/9 ] [ 12:12 عصر ] [ راشد خدایی ] [ پامنبری ها () ]
.: Weblog Themes By rashedkhodaei :.

درباره بچه مرشد اعلی الله مقامه الشریف

پیچک